عنوان : برج آهن، سروش کیایی
نویسنده : حسین محمد جوادی، صدف فرهادی
تعداد آثار : 11 فریم
سال برگزاری : 1396
نویسنده: حسین محمد جوادی
نمایشگاه حاضر مجموعه ای است از آثار عکاسی آقای سروش کیایی دارای مدرک فوق لیسانس از دانشگاه هنر که مدرس دانشگاه هنر نیز می باشند.
تعداد تصاویر 11 عدد می باشد که همگی با دوربین قطع بزرگ 5×4 اینچ بر روی نگاتیو سیاه و سفید ثبت شده اند، چاپ تصاویر نیز بر کاغذ اپسون به شیوه پرینت با جوهر سیاه و سفید انجام شده است.
ابعاد آثار را می توان در سه گروه: 60 ×60 ، 80 ×80 و 100×100 سانتیمتر دسته بندی کرد، که بسته به اندازه تصاویر ونسخه مورد نظر از 800000 تومان تا 1600000 تومان قیمت گذاری شده اند.
همان طور که از ابعاد آثار مشخص است ابعاد قاب ها نیز مربع می باشد که با فریمی مشکی رنگ با ضخامتی در حدود 20 میلیمتر همراه با شیشه ای با ضخامت 2 میلیمتر قاب شده اند.
کیفیت چاپ خوب است و عکاس کنتراست کم را برای چاپ آثارش انتخاب نموده است.
وقتی به تصاویر نگاه می کنیم انگار در محیطی محبوس قرار گرفته ایم و از داخل روزنه ای نگاه ما به سمت سوژه ها که همان برج های آهنی هستند هدایت می شود که دلیلش استفاده هوشمندانه عکاس از امکانات فنی و ایجاد وینییِت سیاه پیرامون تصاویر است و همچنین کنتراست کم که حکایت از مردگی، به فراموشی سپرده شدن و فرسودگی این برج ها دارد و باعث ایجاد جوی سرد بر فضای حاکم شده است.زاویه دید دوربین از پایین به طرف موضوع انتخاب شده است تا دقیقا نگاه انسان به برج ها را تداعی کند.
از نظر فنی و ترتیب همه چیز در جای خود قرار دارد، همه تصاویر شبیه به هم هستند که حتی اگر تعدادی از تصاویر را به صورت دلخواه حذف یا تعدادی بر آن بیافزاییم، چیزی از مفهوم مجموعه کم یا به آن اضافه نمی کند.
نویسنده: صدف فرهادی
نمایشگاه برج آهن سروش کیایی در گالری آرته، طعنه ای است به ساختمان های آهنیِ بی اصالتی که در دهه های اخیر، تهران را تصاحب کرده است. در این نمایشگاه شاهد 11 قاب مربعی شکل (در سایز 80*80 و 60*60 و 100*100)هستیم.تمامی عکس ها با دوربین قطع بزرگ (5*4) اینچ با نگاتیو سیاه و سفید عکسبرداری و به صورت دیجیتالی روی کاغذ اپسون چاپ شده است. بعد از خواندن متن نمایشگاه بیننده کاملا انتظار دیدن همان عکس هایی را دارد که در نمایشگاه وجود دارد؛به عبارتی عکس ها فراتر از متن نیستند.
در تمامی عکس ها دایره مشکی ای که عکس ها را احاطه کرده (کادر اصلی دوربین که به شکل دایره است) به بیان عکس ها کمک کرده است. ابتدا از این جهت که بیننده (احتمالا) قبلا تجربه دیدن عکس ها را با کادر دایره ای شکل نداشته، پس یک دید جدید را ناخودآگاه تجربه می کند و از جهت دیگر این این دایره تیره نوعی فشردگی به عکس اضافه می کند که تداعی گر فشار برج های آهنی به شهر است.در برخی عکس ها شاخه های درخت و برگ وجود داردکه البته به حاشیه رانده و نادیده گرفته شده، اینجا اصل موضوع آهن است. همان طور که در متن به آن اشاره شده...عکاسی با دوربین قطع بزرگ این قابلیت را به عکس ها اضافه کرده که عمق میدان وضوح زیادی را داشته باشیم که همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی و هرج و مرج در عکس ها شده که البته نکته مثبتی است.
در همه عکس ها به جز یک عکس کمابیش آسمان را می بینیم، اما در همان یک عکس که هیچ نشانه ای از آسمان نیست، جمله "آسمان آبی،زمین پاک" را به طور واضح می بینیم که مهر تاکیدی است بر آخرین جمله متن نمایشگاه!در این که تمامی عوامل خیلی رو عمل می کنند و بیننده هیچ تلاشی برای فهم آثار نمی کند شکی نیست. حال اگر تصور کنیم یکی از قاب ها حذف شود چه اتفاقی می افتد؟ شاید هیچ!اگر تصور کنیم باز هم قاب اضافه شود چطور؟ از نظر من مجموعه این امکان را دارد که تا بی نهایت و به اندازه تمامی ساختمان های شهر تهران ادامه پیدا کند!و اما اگر باهمین کادربندی از ساختمان های اصیل شهر مثل تئاتر شهر، موزه هنرهای معاصر و...عکاسی می شد و مابین این اسکلت های آهنی قرار می گرفت ، آن وقت چه اتفاقی می افتاد؟! شاید در آن صورت بیننده بیشتر به عمق فاجعه پی می برد و بیشتر به فکر فرو می رفت.
(در نهایت باید به یک غلط املایی در متن نمایشگاه اشاره کنم، کلمه ازدحام در متن با "ه"نوشته شده که به نظرم اشتباه فاحشی است)