عنوان: تحلیل بازنمایی عدم تفاوت هویت جنسیتی در عکاسی کارگردانی شده با دیدگاه پساساختارگرایی (آثار لیلند باب، نیر آریلی، پترا ون ولزن، جوک اوسترهوف، فرانسوا هری)
نگارش و تحقیق: بهاره سلطانی
استاد راهنما: سید مهدی مقیم نژاد
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
رشته تحصیلی: عکاسی
سال تحصیلی: تیر ماه 1396
چکیده
در این نوشتار به تحلیل عدم تفاوت هویت جنسیتی در عکاسی کارگردانی شده با توجه به دیدگاههای پساساختاری پرداخته می شود. مبحث با موضوع مهم جنسیت آغاز می شود و تفاوت جنس و جنسیت و توضیح آن در جامعه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این مبحث فمینیسم به دلیل تلاشی که در کنشهای برابری جویانه دارد، مهم خواهد بود که از این باب وارد موضوع اصلی پژوهش یعنی بر هم زدن تناسب جنسیت می شویم. و با توضیح طیف جنسیت، آن را به تفضیل مورد مطالعه قرار می دهیم. پس از آن، تفاوتها و شباهتهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی برشمرده می شوند تا مدخلی باشند برای ورود به موضوع وسیع پساساختاری ضمن تاریخچهی کوتاهی از این دیدگاه و بیان اندیشههای ژاک دریدا بنیان گذار آن و تمرکز بر آنها، به توضیح عبارت "واسازی " و نقش آن در برهم زدن تضادهای دوگانه و در ادامه آن به چگونگی براندازی نظام سلسله مراتبی جنسیت پرداخته می شود. با توجه به هم زمانی اوج دوباره عکاسی کارگردانی شده و دیدگاه پساساختار گرایی و همراستا بودن این دو در واسازی متافیزیک غرب، تلاش خواهد شد ارتباط این دو موضوع با هم مورد تحلیل قرار گیرد که برای میل. به این هدف، ابتدا سیر تحول عکاسی کارگردانی شده از ابتدای اختراع عکاسی تا دههی 1980 میلادی که شامل تاثیر پساساختارگرایی بر آن است و در ضمن آن به تعریف این عبارت از دیدگاه ای.دی کولمن و توضیح زیرشاخه های آن پرداخته می شود. در فصل آخر، نقاط مشترک جنسیت، عکاسی کارگردانی شده و پساساختارگرایی دوباره شمرده میشود تا بتوان از آنها در بررسی آثار هنرمندان بهره برد. ابتدا آثار لیلند باب را تحلیل خواهیم کرد چرا که او با عکسهایی به طور همزمان مرد و زن را در یک فرد به تصویر کشیده است، موضوع مورد بحث را به خوبی بازنمایی کرده است. پس از آن به ترتیب آثار پترا ون ولزن و نیر آریلی، فرانسوا هری و جوک اوسترهوف بررسی خواهد شد که هر کدام از این هنرمندان با استفاده از قدرت عکاسی کارگردانی شده در امر دستکاری واقعیت تصویر و با سبک و سیاق خود به واسازی تقابل دوگانه مرد و زن دست می زنند که با کمک پساساختار گرایی، به تحلیل آنها خواهیم پرداخت. در نتیجه نیز ارتباط بین بازنمایی عدم تفاوت هویت جنسیتی و عکاسی کارگردانی شده به عنوان رسانهای توانا آشکار خواهد شد که دیدگاه پساساختارگرایی به عنوان رابطی مناسب در این بین نقش آفرینی می کند.
کلید واژه: پساساختار گرایی، عکاسی کارگردانی شده، عدم تفاوت هویت جنسیتی.