عنوان : بررسی تأثیر عکاسی رنگی بر گذار از عکاسی مدرنیستی به عکاسی پسامدرنیستی (نمونهپژوهی: ویلیام اگلستون، جوئل میروویتز و نن گلدین)
نگارش و تحقیق: امید آرمات
استاد راهنما: دکتر محمد خدادادی مترجمزاده
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
رشته تحصیلی: عکاسی
سال تحصیلی: شهریور ماه 1400
چکیده
اگر بازهی زمانی دههی 1930 تا 1970 را دوران مدرنِ عکاسی در نظر بگیریم، باید گفت عکاسی رنگی در این دوران از عرصهی هنر طرد شده و مناسبِ عرصهی تبلیغات و اسنپشاتهای خانوادگی انگاشته میشد. در این سالها، امور تجاری و تبلیغاتی به زمینهای زایا برای تفکر خلاقانه پیرامون وجوه فنی و مفهومی تولید عکس رنگی بدل شد. در حیطهی هنر، در حصار چارچوبهای محدودکنندهی عکاسی مدرنیستی، رنگ در آثار عکاسان هنری این دوران نقش معناییِ منفعلانهای داشت. با این حال، با ورود به دههی 1970 و آغاز گذارِ عکاسی به وضعیت پسامدرنیستیاش، تغییرات مهمی در کارکردهای معنایی عنصر رنگ در عکسهای تجاری و هنری ظهور کرد که درک آن مستلزم مطالعهی عوامل تاریخی، اجتماعی و سیاسی پدیدآورندهی آنها است. همچنین با توجه به همزمانی ظهور این نگرشها با گذار به عکاسی پسامدرنیستی، مطالعهی تأثیر رنگ بر این گذار ضروری مینماید. به این منظور، در این پژوهش با بررسی پیدایش و سیر تکامل فنیِ مواد عکاسی رنگی، پیامدهای تاریخی-اجتماعی و تأثیرات آن بر کارکردهای تجاری و هنری عکس رنگی در دوران مدرن، مدخلی جهت مطالعهی وضعیت و نقش عکاسی رنگی در دورانِ گذار فراهم میگردد. همچنین، کار و نگرش سه عکاس، که در دهههای 1970 و 1980 با عکاسی رنگی از امر روزمره بر عکاسان متعددی اثر گذاشتهاند، به عنوان بخش مهمی از روند گذار، در نمونهپژوهی مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب در نتیجهی این مطالعه مشخص میشود که تجربیات عکاسان تجاری و هنریِ مدرنیست در کار با عکاسی رنگی، در عبور از الگوهای نگرش مدرنیستی به موضوعات مختلف مؤثر بوده و عکاسان پسامدرنیست را در درک و استفاده از قابلیتهای بیانگرانهی عکاسی رنگی یاری رسانده است. به این ترتیب رنگ امکانی فراهم کرد تا تفکر انتقادی و تفسیرهای شخصی در مورد موضوعاتی از جمله مصرفزدگی و شرایط روانی و اجتماعیِ دوران با توان بیانی بیشتری به عکس راه یابد. به علاوه، ظهور تفکر پساساختارگرا و نگرشهای پسامدرنیستی به هنر و عکاسی، رویکردهایی همچون تلفیق ژانرها و تفسیرپذیری متون را به اندیشههای هنری وارد کرد که میدان عمل گستردهای را برای عکاسی رنگی فراهم نمود. همچنین طرح مفهوم پیچیدهی زندگی روزمره و فرهنگ عمومی در حیطهی مطالعات فرهنگی از دههی 1970 باعث شد این مفهوم به شکل جدیتری به آثار عکاسان دهههای آخر این قرن وارد شود که این نیز خود بستری برای کارکردهای معنایی جدید عنصر رنگ در عکس بود.
کلیدواژهها: عکاسی رنگی، نگرشهای مدرنیستی، عکاسی تجاری، نگرشهای پسامدرنیستی، پساساختارگرایی، عکاسی هنری
Abstract
Considering 1930’s to 1970’s as the period of modernistic photography, color photography was rejected from the art world during this period and it was assumed suitable only for advertisement and family snapshots. During these years, financial purposes and advertisement projects became a fruitful context for thinking creatively about technical and conceptual aspects of producing color photographs. In the art world, within the constraining enclosures of modernistic values of photography, color played a passive role in the artworks of photographers. Beginning the 1970’s and the transition to post-modernistic photography, important changes emerged in the meaning functions of color in financial and artistic photography. Understanding this change is possible through studying its historic, social, and political causes. In addition, regarding the simultaneity of transition to post-modernistic photography and the emergence of new approaches towards color photography, brings to attention the possible influence of color on the advancement of this transition. In this research, an introduction to the study of the status and function of color photography in the transition period is attained through the investigation of appearance and technical advancement of color photography, its historic and social consequences and its effects on financial and artistic roles of color in modernistic photography. Also the works and attitudes of three photographers whose color photographs of daily life during the 1970’s and 1980’s were significantly influential on the following photographers, are surveyed in case studies. The results of this thesis show that the experiments of modernist financial and artistic photographers in working with color photography have played a role in passing the modernistic paradigms of attitudes towards different subjects, and have made a significant help for post-modernist photographers to comprehend and use the expressive capabalities of color. Therefor, color gave more critical power to subjective thoughts and commentary to enter the visual structures of photographs regarding consumerism and social and psychological circumstances of the era. Moreover, the advent of post-structuralism and post-modernistic approaches to art and photography resulted in convergences between different genres of the medium and interpretability of artworks which provided color with a much broader range of functionality. In addition, intensified focus on daily life and public culture from the beginning of 1970’s within the field of cultural studies, encouraged many photographers working in the last dacades of the 20th century to concentrate their expressive purposes on such complicated subjects which became an important context for new meaning functions of color in photographs.
Keywords: color photography, modernistic attitudes, financial photography, post-modernistic attitudes, post-structralism, artistic photography