آثار وحید طباطبایی
پدری که عزایی زودرس، از پایش انداخته بود،
تمثالی از فرزند خویش را که زود از دست برفته بود بساخت.
و او را که دیروز انسانی مرده بیش نبود، این زمان چونان خدا گرامی داشت،
و رازها و آیینهایی از برای بستگان خویش مرسوم داشت....
تمثالی از فرزند خویش را که زود از دست برفته بود بساخت.
و او را که دیروز انسانی مرده بیش نبود، این زمان چونان خدا گرامی داشت،
و رازها و آیینهایی از برای بستگان خویش مرسوم داشت....
و به فرمان پادشاهان، صورتهای کنده کاری شده پرستیده شدند:
آنان که نمی توانستند خود این صورتها را تکریم کنند، چه در فاصله ای دور منزل داشتند،
هیئت آنها را آن گونه که از دور دیده می شدند، بازنمودند،
و تمثالی نمایان از پادشاهی که تکریمش می کردند، بساختند؛
و بدین سان، به سبب این علاقه، انسانی غایب را آنچنان تملق گفتند که گویی حاضر است.
آنان که نمی توانستند خود این صورتها را تکریم کنند، چه در فاصله ای دور منزل داشتند،
هیئت آنها را آن گونه که از دور دیده می شدند، بازنمودند،
و تمثالی نمایان از پادشاهی که تکریمش می کردند، بساختند؛
و بدین سان، به سبب این علاقه، انسانی غایب را آنچنان تملق گفتند که گویی حاضر است.
حکمت سلیمان، کتابهایی از عهد عتیق، کتابهای قانونی ثانی